خاطرات

 

 

بچه ها من دیونه ی فروغ فرخزادم همه ی دیواناشم

 

حفظم.ببین چقد

 

گله.خدابیامرزدش

 

اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور

 

باز در چهره خاموش خیال


خنده زد چشم گناه آموزت


باز من ماندم و در غربت دل


حسرت بوسه هستی سوزت


باز من ماندم و یك مشت هوس


باز من ماندم و یك مشت امید


یاد آن پرتو سوزنده عشق


كه ز چشمت به دل من تابید


باز در خلوت من دست خیال


صورت شاد ترا نقش نمود


بر لبانت هوس مستی ریخت


در نگاهت عطش طوفان بود


یاد آن شب كه ترا دیدم و گفت


دل من با دلت افسانه عشق


چشم من دید در آن چشم سیاه


نگهی تشنه و دیوانه عشق


یاد آن بوسه كه هنگام وداع


بر لبم شعله حسرت افروخت


یاد آن خنده بیرنگ و خموش


كه سراپای وجودم را سوخت


رفتی و در دل من ماند به جای


عشقی آلوده به نومیدی و درد


نگهی گمشده در پرده اشك


حسرتی یخ زده در خنده سرد


آه اگر باز بسویم آیی


دیگر از كف ندهم آسانت


ترسم این شعله سوزنده عشق


آخر آتش فكند بر جانت

 

[ جمعه 12 مهر 1392برچسب:, ] [ 13:21 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

به سلامتيه اونے که تو عصبانيت خواست آرومم کنه....

هر چے از دهنم درومد بهش گفتم.... 

آخرش فقط گفت : بهترے ؟!

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 21:31 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

خدایا آسمانت چه مزه ایست ؟؟؟

من که فقط زمین خوردم ....

 

 

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 21:30 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 

  روز اول گل سرخي برام اوردي

  گفتي براي هميشه دوستت دارم  

روز دوم گل زردي برايم اوردي

  گفتي دوستت ندارم

 روز سوم گل سفيدي برايم اوردي

  و سر قبرم گذاشتي و گفتي

 منو ببخش فقط يه شوخي بود...

    بچه ها حالم یکم گرفتس میخام مطلب غمگین بذارم

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 21:23 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 

اینم 4تا عکس خوشکل  از امیر تتلو جونم در اصفهان

 

 

اخ بچه ها نمیدونید چقد زورم گرف امیر اومد اصفهان اونم میدون امام که من هر پنجشنه میرم بعد ندیدمش.اه گند بزنن  

این شانسو.راستی رفتم تو فیس بوکش.بعد جواب داده بود اول تصمیم داشته خدافظی کنه بعد پشیمون شده.ولی

هنوزم صد در صد معلوم نیس که بره یا بمونه

 

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 11:54 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

تو رفته‌ای
و من از تنهایی
ککَم هم نمی‌گزد دیگر!
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!
.

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 10:1 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]


 

زندگی غمکده ای بیش نبود / بهر ما جز غم و تشویش نبود

به کدام خاطره اش خوش باشم / که کدام خاطره اش نیش نبود . . .

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 10:0 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 

ای چرخ و فلک دوندگی ما را کشت / بر درگاه خالق بندگی ما را کشت

این زحمت روزگار ، این منت خلق ، ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت . . .

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 10:0 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

و مرا


آنقدر آزردی ..


که خودم کوچ کنم از شهرت ..


بکنم دل ز دل چون سنگت ..


تو خیالت راحت ..


می روم از قلبت ..


میشوم دورترین خاطره در شب هایت


تو به من می خندی ..


و به خود می گویی:


باز می آید و می سوزد از این عشق


ولی ..


بر نمی گردم نه!


می روم آنجایی


که دلی بهر دلی تب دارد ..


عشق زیباست و حرمت دارد ..


تو بمان ..


دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت


سرد و بی روح شده است ..


سخت بیمار شده است ..


تو بمان در شهرت

[ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:, ] [ 9:55 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

عشق بارون

كجاست شانه هاي گرم و مهربانت ، تا گريه كنم ؟

كجاست آن لبخندهاي عاشقانه ات تا باز هم ديوانه شوم ؟

چرا ديگر درد دلي براي گفتن با من نداري ؟

چرا اشكهايت را از من پنهان مي كني و حرفي براي گفتن نداري ؟

چرا قلب عاشقم را در انتظار چشمانت مي سوزاني ؟

آنقدر دلتنگ چشمانت هستم كه نمي توانم در هيچ چشم ديگري نگاه كنم ...

آنقدر بيقراره وجودتم كه هيچ اتفاقي ، دل غمگينم را شاد نمي كند

براي گريستن ، شانه هايت را كم دارم

شانه هايي كه بارها و بارها در خواب و خيال ، تكيه گاه دل عاشقم بود

براي عاشقي ، نگاههاي زيبايت را كم دارم

نگاههايي كه تنها دليل زندگي و عشقم شد

چرا ديگر براي غصه ها ، اشكها و دلتنگي هايم جوابي نداري ؟

 

نظرات شما

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, ] [ 20:12 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 

گرانی یا ارزانی ؟

چه کسی می گوید که گرانی شده است؟؟؟؟؟دوره ی ارزانی است!!!!!!

دل ربودن ارزان!دل شکستن ارزان!تن عریان ارزان!

آبرو قیمت یک تکه نان و دروغ از همه چیز ارزانتر!

قیمت عشق چقدر شده است؟ کمتر از آب روان!

و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان

شول

 بچه ها چرا واقعا قیمت عشق انقد کم شده؟؟؟؟؟ما عوض شدیم تا طرز فکرای مسخرمون؟؟؟؟؟؟؟یعنی

واقعا کسی پیدامیشه که از ته دل دوسمون داشته باشه؟؟؟من که فکر نمیکنم،از متلکایی که تو خیابون

میشنوم اینو میگم. دیگه بنظرم عشق شیرینو فرهاد وجود نداره.شاید بگی نخیر من عاشق فلانیم. بدم

عاشقشم ولی کافیه یروز بت بی محلی کنه،اصلا اونو فراموش میکنی یاقهرمیکنی.غیر از اینه؟؟؟؟؟

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, ] [ 20:5 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]




عشـــღـق یعنی:

بعـــــد از یه دعــــوای مفصـــل،

از روی لــــجبازی،

گوشــــی رو بذاری رو ســـایلنت و بری زیر پـــتو بعــد

هر چـــند دقیقه یه بار یواشــღـکی گوشه ی پتـــو رو بزنی کـــنار

و زل بزنیبه سقـــف تا ببینـــی....

نـــوری از گوشـــی افـــتاده روی سقـــف....یا......نــه....!!!

تـــــوو دلت بگــی ازت عصـــبانیم خــیلی بــدی

امـــــا...

لعنتــــღــی عاشقــღـتم

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, ] [ 20:1 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی…
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, ] [ 19:59 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

 

این دل که میگویند نمیدانم کجاست؟

 


اما گاهی عجیب میگیرد!

گاهی دلتنگ می شود!


 

گاهی هم چاره ای جز صبر ندارد
 

[ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, ] [ 14:15 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

غـــــــــــــفلت کرده ای مـــــــــــادر ...

پـــــــــــشت این قـــــــــلب عـــــــــــــاشق ،

فرزنــــــــدت آرام آرام جـــــــــــــــــان میسپارد ...

و تــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــو ،

فرامــــــــوش کردن را به او نــــــــــیاموخته بـــــــودی ... !!!

[ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, ] [ 14:14 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]

░░░░✿░░░░░░░░░✿░░░░░░░░✿░░░░
░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░
░░░░ببخش

░░░░░گاهی یادم میرود
 
 
 
 
░░░░░قصه با نبود تو آغاز میشود

░░░░░░░░░░░░░░░░░░░
░░░░✿░░░░░░░░░✿░░░░░░░░✿░░░░

[ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, ] [ 14:13 ] [ R♥ZH♥N☂ ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 39 40 41 42 43 ... 45 صفحه بعد